Friday, June 06, 2008


اسم کودکانمان را دیگر چرا؟


خطاب به‌ تمامی نهادهای حقوق انسانی



شاید ابتدایی ترین حقوق فردی و اجتماعی انسانها، حق نام گذاری فرزندان خویش باتوجه‌ به‌ زبان و فرهنگ عمومی سرزمین آبا و اجدادیشان باشد و ای دریغا!


چه‌ به‌ سادگی از این حقوق محرومیم. دروغم چیست؟ باورکنید درست می گویم؛



روز پنج شنبه‌ 19/2/87 برای صدور شناسنامه‌ی دخترم، به‌ اداره‌ ثبت احوال سقز مراجعه‌ کردم و متاسفانه‌ از همان اتاق اول هشت خوان ابدی بروکراتیک شروع شد؛


اسم درخواستی ما در جزوه‌ی نامهای انتصابی آنها (اسمهایی بیشتر عربی) موجود نبود و صدور شناسنامه‌ با نام پیشنهادی ما امکان نداشت.


یکی از کارمندان که می خواست لطفی کرده ‌باشد نصیحت نمود که مرجع اسم انتخابی خود را (مدرک) به رئیس اداره نشان داده و کسب تکلیف نماییم. از ساعت 10 صبح تا 1 بعد از ظهر جلو درب اتاق رئیس نشستیم و موفق به‌ زیارت ایشان نشدیم. صبح روز شنبه به خدمت رسیده‌ و مرجع "هه‌نبانه‌بۆرینه‌" مرحوم استاد هه ژار را نیز نشان دادم. جناب رئیس لطف بسیار نمود و مامور و معذور گویان فرمودند که: همین الساعه با مرکز استان تماس گرفته و تا یک ساعت دیگر جواب خواهید گرفت. ساعتی دیگر به خدمت رسیدم که متاسفانه حضور نداشتند. یکی از کارمندان اتاق (کارشناسی) لطف کرد و مرا به اتاق خویش راهنمایی نمود و ضمن احساس همدردی با من گفت که فرصتی دهید تا به دفترچه‌ی (جزوه) نامهای ممنوعه نیز مراجه کنم. ایشان صراحتا گفتند که این جزوه‌ها در ثبت احوال به منزله قرآن کریم است و نمی توان از آن تخطی کرد و "ته‌وار" اسم انتخابی خانواده‌ی بیچاره‌ی ما متاسفانه در جزوه نامهای ممنوعه (تغیر یافته) درج بود. خوشبختانه آنروز جناب رئیس در لباس کردی ئاراسته‌(قبا و پانتۆڵ و پشتوێن کردی) زود بازگشتند.


دوباره به خدمت رسیده و کسب تکلیف نمودم: ایشان فرمودند که در صورت پافشاری شما به انتخاب این اسم ما می توانیم آنرا به کمسیون استان بفرستیم. آنجا با حضور استادهای دانشگاه (!!) در موردش تصمیم گرفته خواهد شد و در صورت انتخاب آنها نیز به پایتخت (تهران) ارسال خواهد شد و ... در ضمن نصیحت فرمودند: "که البته این کار نیز وقت بسیار خواهد و هستند کسانی که ماهها و ماهها منتظر چنان جوابهایی از مرکز بوده اند. البته کودک نیز شناسنامه می خواهد و ... و ... و ...


و این سرنوشت پدران و مادرانی است که دوست دارند اسم فرزندانشان انتخاب خودشان باشد نه انتصاب جزوه‌های قدرت!


راستی کیستند کارشناسان و استادان دانشگاهی که به سادگی "ته‌وار" و "تاڤگه" و اسامی زیبای ما را اسمهای ممنوعه اعلام می کنند؟ ای کاش حداقل دلیل اعلام این اسامی را تحت عنوان نامهای قاچاق ابراز می فرمودند. آخر نام قاچاخ(!!) دیگر از جه‌ صیغه‌ای است؟



سقز- سواره‌ سوزنی




----------

ته‌وار: در فرهنگ هه‌نبانه‌بۆرینه‌ به‌معنای "کودک چاق و چله"‌ و "ماده‌باز" آمده‌است

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home